سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که نخست دست به ستم گشاید فردا پشت دست خاید . [نهج البلاغه]

قلم رنجه

Powerd by: Parsiblog ® team.
رستاخیز(پنج شنبه 87 آبان 9 ساعت 1:6 عصر )

رستاخیز(مانی چیت ساز)

 

عارضم خدمت رییس بزرگ،بابابزرگ،مهربون،دمت گرم،اینم کارت ماشین،اینم سوییچ.خیلی حال دادی،فقط یه مورد داشت این قضیه،می دونی،ماشینش خیلی توپ بود،ماشالا قبراق،روپنجه،با استیل،خوش تیپ و قیافه،فقط این ماشین به درد این جاده نمی خورد،اینجا یه FH،یه 18چرخ،دیگه کم کم بلیزر می خواست والا...

به ماشین خیلی فشار اومد،خیلی جاها کفش گیر می کرد،یا نمی کشید از سربالایی بالا بره،ولی می رفت،می بردیمش.با هم خوب ایاق شده بودیم،همیشه هوای همو داشتیم،تو خوشی و نا خوشی.البته آخرش به ری افتاده بود .ولی ماشالاش باشه،80سال کار کردا...مرگ نداشت.

حیف که ما دووم نیاوردیم،و گرنه این حالا حالاها ماشین بود.این آخرا از سر سرطان حنجره،به سرفه افتاده بود،مغزش سالمه،آی سی مایسی هاش همه سالمن،فقط بعضی وقتا هنگ می کرد،که اونم خودش بالا نمی یومد.خلاصه هنوز رو به راهه.اگه کسی دست دوم به کارش می یاد،می تونه از موتور،مغز،کلیه،کاربرات...خلاصه هر چیزیشو بتونن مصرف کنن،سالمه دیگه.حتی حنجره رو هم دادیم عوض کردن وقتی76ساله بود،ولی خوب این زیاد به درد کسی نمی خوره.نه این که کلی کشته مرده ی صدای موتورش بودن،بهتره دیگه کسی این صدا رو نداشته باشه.

خلاصه دیشب،همین چندساعت پیشا،بردنش سردخونه.گویا چون خاموش شده و سوییچش هم اینجاست،دیگه نمیشه از یدکیاش استفاده کرد.البته کارت اهدای عضو هم داشتما.حالا اگه شما می خوای بدم به شما؟نه...باشه،چاکریم،امری فرمایشی؟...قربونت،می گم این پل صراط رو پهن کردین یا هنوز لنگ بودجه است؟...خدا از خدایی کمت نکنه،پس ما با خیال راحت رد بشیم دیگه؟...می رسم بعدا خدمتتون.فعلا خداحافظ.


» بلور
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
تغییر وبلاگ
داستان کوتاه
[عناوین آرشیوشده]
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 5  بازدید
بازدیدهای دیروز: 13  بازدید
مجموع بازدیدها: 19077  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

قلم رنجه
بلور
انسانی معمولی...دختری معمولی...ظاهری معمولی...زندگی معمولی...خانواده ای معمولی...ایده هایی...افکاری ...امیدهایی ...غرورهایی ...نه سعی می کنم اینها دیگرمعمولی نباشد!!! به عبارتی:گنجشکم و نشسته برایوان سرد برف منت کش تو نیستم ای آفتاب داغ! یخ می زنم ولی به خودم قول داده ام در سایه ی شکفته دیوار گم شوم...
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «









» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «