رستاخیز(مانی چیت ساز)
عارضم خدمت رییس بزرگ،بابابزرگ،مهربون،دمت گرم،اینم کارت ماشین،اینم سوییچ.خیلی حال دادی،فقط یه مورد داشت این قضیه،می دونی،ماشینش خیلی توپ بود،ماشالا قبراق،روپنجه،با استیل،خوش تیپ و قیافه،فقط این ماشین به درد این جاده نمی خورد،اینجا یه FH،یه 18چرخ،دیگه کم کم بلیزر می خواست والا...
به ماشین خیلی فشار اومد،خیلی جاها کفش گیر می کرد،یا نمی کشید از سربالایی بالا بره،ولی می رفت،می بردیمش.با هم خوب ایاق شده بودیم،همیشه هوای همو داشتیم،تو خوشی و نا خوشی.البته آخرش به ری افتاده بود .ولی ماشالاش باشه،80سال کار کردا...مرگ نداشت.
حیف که ما دووم نیاوردیم،و گرنه این حالا حالاها ماشین بود.این آخرا از سر سرطان حنجره،به سرفه افتاده بود،مغزش سالمه،آی سی مایسی هاش همه سالمن،فقط بعضی وقتا هنگ می کرد،که اونم خودش بالا نمی یومد.خلاصه هنوز رو به راهه.اگه کسی دست دوم به کارش می یاد،می تونه از موتور،مغز،کلیه،کاربرات...خلاصه هر چیزیشو بتونن مصرف کنن،سالمه دیگه.حتی حنجره رو هم دادیم عوض کردن وقتی76ساله بود،ولی خوب این زیاد به درد کسی نمی خوره.نه این که کلی کشته مرده ی صدای موتورش بودن،بهتره دیگه کسی این صدا رو نداشته باشه.
خلاصه دیشب،همین چندساعت پیشا،بردنش سردخونه.گویا چون خاموش شده و سوییچش هم اینجاست،دیگه نمیشه از یدکیاش استفاده کرد.البته کارت اهدای عضو هم داشتما.حالا اگه شما می خوای بدم به شما؟نه...باشه،چاکریم،امری فرمایشی؟...قربونت،می گم این پل صراط رو پهن کردین یا هنوز لنگ بودجه است؟...خدا از خدایی کمت نکنه،پس ما با خیال راحت رد بشیم دیگه؟...می رسم بعدا خدمتتون.فعلا خداحافظ.