سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که بى محابا به مردمان آن گوید که نخواهند ، در باره‏اش آن گویند که ندانند . [نهج البلاغه]

قلم رنجه

Powerd by: Parsiblog ® team.
قلم رنجه(2):کور رنگی(چهارشنبه 86 تیر 13 ساعت 11:2 صبح )

پیرمرد جعبه ی رنگش را برداشت و در آن هوای سرد و بورانی بر روی دیوار تصویری از برگ را کشید.صبح کودک
 
مرد.در حالیکه چشم ها خیره به برگی آبی رنگ دوخته شده بود که...

نویسنده:"دوباره تو اشتباه کردی؟آخه چقدر بگم که برگی که باید بکشی زرده نه آبی؟!"

پیرمرد:" تقصیر من چیه که کوررنگی دارم خب!!!"


» بلور
»» نظرات دیگران ( نظر)

قلم رنجه (1)(چهارشنبه 86 تیر 13 ساعت 10:57 صبح )

عینک

همه چیز واضح بود.نقش کاشی ها...دوش...صابون و...                        

 احساس خوبی داشتم.همه چیز برایم تازگی داشت .چرا  تا به حال اینطور اطراف حمام راندیده بودم.از حسی که داشتم غرق

لذت بودم که  دوش را باز کردم. ناگهان همه جا تار شد!  دستم را سمت چشمانم بردم .جسمی را لمس کردم.     

 ...ای وای! عینکم !!!


» بلور
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 1  بازدید
بازدیدهای دیروز: 3  بازدید
مجموع بازدیدها: 18749  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

قلم رنجه
بلور
انسانی معمولی...دختری معمولی...ظاهری معمولی...زندگی معمولی...خانواده ای معمولی...ایده هایی...افکاری ...امیدهایی ...غرورهایی ...نه سعی می کنم اینها دیگرمعمولی نباشد!!! به عبارتی:گنجشکم و نشسته برایوان سرد برف منت کش تو نیستم ای آفتاب داغ! یخ می زنم ولی به خودم قول داده ام در سایه ی شکفته دیوار گم شوم...
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «









» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «