بلور...
...
...
...
...
... اي واي پر!
تو هم که داري مي پري ديگه از چي نگراني؟
ديدي گفتم تو هم اين يکي دالتون را تنها گذاشتي. من هم که دارم ميرم.
يکي بميره براي اين دالتون تنها.

سلام بلور

ممنون از لطفتون و اما

پيشا پيش ميگم که اين نوشته فقط نظر شخصي بنده در باره ي آثار شماست که با توجه به عدم تخصص من در اين زمينه هيچ استناد علمي و ادبي اي روي آن معنا خواهد داشت
بايد راجع به نوشته ي " قلم رنجه 4 " بگم :
بد نبود يعني بهتر بود که يه ضربه توي کارتون مي بود اصولاً و البته به نظر من ! اصولاً در کارهاي کوتاه بايد يک ضربه ي قوي مخاطب رو به ذوق بياره يه ضربه در آخر کار که متأ سفانه اون قسمت : آخر ترکشات راهيت کرد
خيلي زود تموم کار رو لو داد روي اين قضيه فکر کن که اگه چنين ضربه اي با همون قسمت : چرخ هاي صندلي بابا ...
ـ پاهاي بابا هم...پر زده مي شد بسيار تأثير گذار تر مي شد !
اينطور نيست ؟؟؟

باقي نظرات بماند براي مجال ديگر

لطفاً نظر خودتو نسبت اين طرز نقد به من انتقال بده !

ممنون و به اميد ديدار
مي خوام واسه وبم تبليغ کنم اجازه دارم ؟




" به دقت مي توان گريست "
وقتي که مثل حالا هيوا به روز است !

be nazaram dastanhay kotahet jaleb hastand.
barat arezoye movafaghiat mikonam.

به چشم ....
امروز فردا منتظرم باش ...
ضمنا َ باعث افتخارمه ...

راستي کجايي؟

سلام بلورخوبي؟
بابا داستان نويس هواي ما رو هم داشته باش
من يه مطلب باحال با يه عکس با حالتر آپ کردم تونستي
راستي تبريک مي گم از اينکه کارشناسيت رو گرفتي.
من تازه 5 ترم ديگه دارم
موفق باشي

سلام
دوست عزيز.
مطلب جديدم رو نوشتم . حتما بهم سر بزن.
منتظرم.
داستانک.

کوچ کبوتر عاشق......
زيبا بود